کد مطلب:148275 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:232

متدلوژی (روش شناسی) اصلاح گرایی در نهضت عاشورا
(متدلوژی - metodology) پس از بررسی اصل احیاء دین، اندیشه ی دینی، اصلاح فرهنگی، سیاسی و اجتماعی در نهضت حسین بن علی علیه السلام و طرح مؤلفه های مهم و بنیادی آن اینك به تحلیل و سنجش «روش امام حسین علیه السلام در حركت اصلاح گرایانه» می پردازیم.

بر ارباب الباب و اصحاب بصیرت پوشیده نیست كه گزینش روش درست، منطقی، كارآمد و فراگیر در انجام حركت و نهضت اصلاحی و احیائی بسیار مهم می باشد و اگر شرایط، اوضاع و احوال جامعه رو به پیچیدگی بیشتر و سخت تر باشد (انتخاب روش) دشوارتر خواهد بود براستی روش چه روشی باید باشد روش فرهنگی صرف، سیاسی و اجتماعی محض، روش نظامی و مسلحانه صرف، روش تركیبی فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و قیام مسلحانه.آیا در این روش ها هر كدام كه گزینش گردد با جوهره ی عقلانی و


خردگرایانه محض یا اگر عاشقانه، عارفانه و جهادی باشد نیز خود بسیار مهم و سرنوشت ساز می باشد. حال با رویكردی تاریخی و تحلیلی به قیام امام حسین علیه السلام و بررسی شواهد حدیثی و روائی در مجموعه سخنان حسین بن علی علیه السلام باید بدرستی دریافت كه امام علیه السلام چه روشی را با چه جوهره ای انتخاب و اعمال كرد؟ چه تناسبی و سنخیتی بین روش و جوهره وجود داشته است؟ چه همگونی بین روش و جوهره با علل فاعلی و غائی نهضت عاشورا وجود دارد؟ آیا جوهره قیام نیز عقلانی - عاشقانه بوده است یا نه؟ هر گاه برای این پرسش ها پاسخ جامعی پیدا نماییم، می توان تصور و تصویری كلان و جامع از قیام جاودانه ی كربلا پیدا كرد.

روش پدیدار شناسی در تحلیل قیام تاریخی امام حسین علیه السلام ما را به این نتیجه می رساند كه امام حسین علیه السلام در نهضتش اهداف روشن و روش های شفاف و زلال را برگزید و در تمام سخنان و نامه هایش در هر مناسبتی بر روی هدف ها و روش ها تأكید و تكیه داشت و حتی شعارهایش متناسب با اهداف و روشهایش سروده می شد. بطور مثال امام علیه السلام در تبیین هدف ها، هدف اصلاح جامعه نبوی، احیاء ارزش ها و معیارهای اصیل اسلامی، نفی و محو بدعت ها و از بین بردن آفات و آسیب های فرهنگی و اجتماعی كه اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و اله و سلم را تهدید می كرد، زنده كردن شعائر ممتاز و برجسته ی دینی، اقامه حق و عدالت اجتماعی، نابودی استبداد و ظلم، فسق و فجور، اعتلای كلمه ی توحید، احیاء روش كارآمد و سعادت بخش پیامبر اكرم صلی الله علیه و اله و سلم و علی علیه السلام در جامعه، خرافه زدائی از چهره ی اصیل دین، دیندار نمودن جامعه در عرصه های گوناگون و حوزه های مختلف فكری، عملی و


در روش ها، روش جهاد و مبارزه با عنصر امر به معروف و نهی از منكر و در واقع تركیبی فرهنگی (احیاء اصول، حقائق دینی و اصلاح امت اسلام)، سیاسی و اجتماعی (اصلاح مدیریت و حكومت، استبداد زدائی و اقامه ی عدالت) و جهاد مسلحانه، خروج علیه خلافت غصبی و خلیفه ی بدون صلاحیت برای اداره ی جامعه اسلامی، خلیفه ای كه صلاحیت فكری، اخلاقی و اجتماعی در مدیریت و امارت بر جامعه نبوی نداشت و...

جوهره و روح قیام فرهنگی، اجتماعی و مسلحانه امام حسین علیه السلام نیز عشق و درد بود. درد دین و غیرت دینی كه از درك عمیق، روح بلند و ژرف الهی و اوج دینداری او سرچشمه می گرفت،درك شرایط فرهنگی و اجتماعی اسلام و اقتضاء زمان، زمان شناسی امام علیه السلام نیز عامل مهم حركت علیه خلافت و خلیفه ی حاكم بود كه عشق و خون در باطن و جانمایه ی قیام تجلی یافت. بنابراین قیام خونین ونهضت سرخ حسینی شكل گرفت و امام علیه السلام از وداع با قبر نورانی پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم از «و ان یراك قتیلا» [1] حرف به میان آورد و در هنگام حركت نیز از سخن گفت و در حركت از مكه به كربلا نیز ندای استرجاع «انا لله و انا الیه راجعون» و در زمان رسیدن به كربلا نیز از عشق و شهادت «هیهنا مناخ ركاب و مصارع عشاق» [2] (اینجا بارانداز سواران و قتلگاه عاشقان است) سخن گفت دو چهره قیام خود را از مدینه تا كربلا و از كربلا تا مدینه یعنی حركت دورانی كه دایره ی عشق، شهادت، پیام و خون بود را ترسیم كرد تا حوزه وظائف و رسالت ها مشخص باشد. عده ای از سر


عشق خون هدیه ی اسلام اصیل و ناب كردند و گروهی نیز از سر عشق از كربلا تا كوفه، شام و مدینه كاروان آزادگان را در پیام رسانی به راه انداخته و با بصیرت و صلابت انجام وظیفه نمایند كه در اصل وظیفه گرایی و تكلیف محوری روح جهاد، شهادت، اسارت ظاهری و حریت واقعی بود تا مسلمانان همه ی اعصار بدانند اسلام شناسی، وظیفه شناسی، زمان شناسی، دشمن شناسی،ولایت شناسی و ولایت مداری از اصول مهم حیات دینی و زندگی اسلامی آنها خواهد بود و البته به تعبیر حسین بن علی علیه السلام در همیشه ی تاریخ «قل الدیانون» [3] نمودار خواهد شد. پس در قیام اصلاحی و نهضت احیائی حسین بن علی علیه السلام هدف ها، شعارها، مسیرهای قیام و حركت روشن و روش ها نیز بسیار زلال، شناخته شدنی و دست یافتنی است و هیچ نكته مبهم و نقطه ی متشابهی در قیام الهی اش وجود ندارد و عجیب است كه نه تنها كلیات قیام امام بلكه جزئیات نهضتش نیز روشن و مستند در تاریخ وجود دارد و بسیار حیاتی، مهم و دخیل در تحلیل قیام می باشند و این خود معجزه ای در قیام معصومانه، آسمانی، توحیدی و عدالت خواهانه امام حسین علیه السلام است.

پس انتخاب روش امام حسین علیه السلام نیز الگوئی برای گزینش روش ها در اصلاح گرایی و احیاءگری است. بدیهی است كه امام علیه السلام با درك درست و همه جانبه ی مسئله، روشن كردن هدفها، شعارها، آگاه سازی مردم، اتمام حجت، دین محوری، عدالت گرایی، احیاء عنصر فراموش شده و گرد گرفته ی امر به معروف و نهی از منكر، ظلم ستیزی، مهربانی و رأفت،دلسوزی برای مردم و نسل های مختلف جامعه،


آینده نگری، حفظ حقوق و كرامت انسانی، آزادیخواهی و حریت طلبی به وظیفه خویش عمل نموده اند و در نهضت امام خمینی(رض) كه نهضت حسینی بود نیز امام (رض) از همان اول هدف ها و استراتژی حركت و قیام خویش را علیه طاغوت درون و بیرون مشخص و روش را كاملا روش فرهنگی، سیاسی و اجتماعی قرار داد و در همه عرصه ها حقیقت، عدالت و حریت را در اسلامیت ناب جستجو نمود و تئوری حكومتش را نیز ولایت فقیه قرار داد و بین اسلام و مسلمین، امت، امام، اسلامیت و جمهوریت گره زد و اساس نهضتش را احیاء اسلام اصیل فراموش شده، مهجور، منزوی و ناب محمدی قرار داد و ندای بازگشت به صدر اسلام، اسلام پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم و علی علیه السلام را سر داد و انقلاب اسلامی نیز انقلابی احیاءگرانه و اصلاح طلبانه در ابعاد فكری، فرهنگی، اخلاقی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بوده است و همه جا نیز دكترین احیاء و اصلاح روشن و شفاف بود، چه قبل از پیروزی و چه پس از پیروزی و دوران جنگ، دفاع مقدس و بعد از آن.

البته ناگفته نماند كه فراز و نشیب های فراوانی بوجود آمد و شرایط دشوار فرهنگی و سیاسی حادث شد و رهبری نقش سازنده ای را در همه شرایط ایفاء كرد یعنی همان اصل ولایت فقیه كارآمد و توانمند و پویایی را نشان داد كه اینك پس از ارتحال امام فقیه و امت اسلام نیز رهبری و ولایت جامعه را با كمال درك و آگاهی از شرایط زمان، انتخاب زمینه ها، تحلیل درست از منزلت و موقعیت ایران اسلامی در درون و خارج از مرزها و درك عمیق از اوضاع فرهنگی و سیاسی جامعه همواره نقش كارآمد، نقش سازنده و


راه گشایی را به نمایش گذاشت و در حركت اصلاح طلبانه ای كه از عمق و درون انقلاب اسلامی سرچشمه گرفت و ریشه ی درونی و مردمی داشت نیز با شناخت، تبیین و تحلیل درست منطقی و تدریجی مؤلفه ها، اصول، شعارها، هدف ها و آسیب شناسی اصلاحات جلوی هر گونه تحجر گرایی و تجددگرایی افراطی را گرفت و جامعه را نسبت به تندرویها و كندرویها هشدار و انذار داد و بصورت سیستماتیك، نظام مند و زنجیره ایی در مقاطع حساس آگاهی های لازم و دستورات مقتضی را ابلاغ كرد تا با خطر تحریف بنیادها، تاریخ انقلاب اسلامی، انحراف، التقاط، نفاق ورزی و نفوذ فرصت طلبان مبارزه نماید و انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی را در این دوران تكاملی دشوار كه دوران فتنه های فرهنگی، سیاسی و شبهه های دینی نیز می باشد رهبری صحیح و فراگیر نماید و این همان معجزه ی عنصر ولایت در تفكر دینی اسلام ناب محمدی و افق اندیشه ی خالص شیعی است.

از جمله فوائد رهبری تیزهوشانه و ولایت هوشمندانه ایشان این بود كه روش اصلاح گرایی را تصحیح نمود و از خطر افراط و تفریط رهانید اصلاحات در انقلاب اسلامی را ذاتی و ضرورتی در روند تكاملی انقلاب اسلامی دانست و هم اصول اصلاحات را كه دین محوری، امام مداری، ارزشگرایی و زمان آگاهی است تبیین و هم بسترهای اصلاحات رفع فقر، فساد و تبعیض را تعیین نمود و عقل گرایی، خردورزی، اعتدال گرایی، شناخت ظرفیت ها، استعدادها و در عین حال مكر و خدعه دشمن، دشمن شناسی را با صراحت، صداقت، تأكید و تكرار، مطرح و تذكر دادند.



[1] بحارالانوار ج 44 ص 364.

[2] نفس المهموم ص 110.

[3] تحف العقول ص 245.